اثربخشي درمان شناختي رفتارى بر سلامت روان و راهبردهاي مقابله با استرس
در كاركنان شاغل آسايشگاههاي سالمندان
هدف از پژوهش حاضر اثربخشي درمان شناختي رفتارى برسلامت روان و راهبردهاي مقابله با استرس در
كاركنان شاغل آسايشگاه سالمندان شهر اراك بود. روش پژوهش حاضر در زمره تحقيقات نيمه آزمايشي
با طرح پيشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. در پژوهش حاضر جامعهي آماري شامل كليه كاركنان
شاغل آسايشگاه سالمندان شهر اراك سال ١٤٠١-١٤٠٢ بودند كه از بين آنان تعداد ٢٠ نفر از طريق روش
نمونهگيري تصادفي ١٠ نفر در گروه كنترل و ١٠ نفر در گروه آزمايش انتخاب شدند. جهت سنجش
اندازهگيري متغيرهاي پژوهش از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (١٩٧٢) و پرسشنامه مقابله با شرايط
پراسترس اندر و پاركر (١٩٩٠) استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از آزمون كوواريانس چند متغيره
(مانكوا) و مفروضههاي آن استفاده شد. نتايج آزمون نشان داد درمان شناختي رفتارى برسلامت روان و
راهبردهاي مقابله با استرس در كاركنان شاغل آسايشگاه سالمندان شهر اراك با احتمال ٩٩ درصد مؤثر
بود.
واژه هايكليدي: درمان شناختي رفتارى، سلامت روان، راهبردهاي مقابله با استرس.
اثربخشي درمان شناختي رفتارى بر سلامت روان و راهبردهاي مقابله با استرس
در كاركنان شاغل آسايشگاههاي سالمندان
توجه در جامعه كنوني ما به دليل صنعتي شدن جوامع و هستهاي شدن خانوادهها و كاهش سرمايه اجتماعي
در جامعه هر روز بيشترميشود و اين امر اجتنابناپذير است و همچنين با توجه به اينكه جامعه هدف ما كه
البته افراد مظلوم و آسيبپذير هستند بيشترين حضور را در اين مراكز را دارند، بهبود شرايط مراقبت و
سلامت روان مراقبين و پرستاراني كه از اين افراد مراقبت ميكنند بسيار مهم است و ارتقاي سلامت روان و
آرامش و كيفيت زندگي كاركنان شاغل در آسايشگاهها ارتباط مستقيمي با ارتقاي سلامت دارد. سلامت
روان و كيفيت زندگي مددجويان در اين مراكز و با توجه به شرايط تجربه شده در اين مراكز، سختي كار
جسمي و روحي، شرايط سخت اقتصادي و نبود دستمزد در اين مراكز، نبود امنيت شغلي و قراردادهاي
كوتاه مدت وجود دارد. اين مراكز و مديران در حل مشكلات اين افراد و همچنين شيفت كاري طولاني
مدت و افراد دور از خانواده دخالتي ندارند بنابراين كارهاي شبانه متعدد بيشتر باعث ايجاد مشكلات روحي
و استرس رواني در كاركنان ميشود (شريعتي و همكاران، ١٤٠١).
سازمان بهداشت جهاني سلامت روان را بهعنوان سلامت كامل جسمي، رواني و اجتماعي تعريف ميكند و
سلامت روان مستلزم فقدان اختلالات رواني است و اختلال رواني يك الگوي رواني يا رفتاري است كه با
ناراحتي يا افزايش قابلتوجه رنج، درد، ناراحتي يا ناراحتي مشخص ميشود. از دست دادن فعاليت بهبود
سلامت روان افراد مورد مطالعه نهتنها براي ايجاد تعادل بين تهديدات سلامت روان ناشي از كار اين افراد
مهم است (هاشمي، ١٣٩٥)، بلكه براي ارتقاي سلامت روان در خانواده و فرزندان اين افراد نيز مهم است.
در بررسيهاي انجام شده ميتوان پيشبيني كرد كه درمان شناختي رفتاري روشي مؤثر براي افزايش سطح
شادي و سلامت روان است، فشار ناشي از يك عامل فشار بيروني و هر فشاري كه به فرد وارد شود
واكنشي در او ايجاد ميكند كه ميتواند نشانههاي جسمي، رواني و اجتماعي داشته باشد، اين واكنش به
استرس كاركنان باعث فشار جسمي، روحي و كاري، طبيعتاً منجر به استرس در افراد ميشود (حيدري
فارساني، ١٤٠٠).
علاوه بر اين، با آگاهي و آموزش صحيح در مورد پديده سالمندي، نگرش مثبت به سالمندان، استرس
كاري مراقبين را كاهش ميدهد. هنگاميكه مراقبان درك و ديدگاه بهتري نسبت به پديده سالمندي داشته
باشند، بيشتر درگير كار خود ميشوند و وظايف خود را با احساس شايستگي و تسلط انجام ميدهند و در
نتيجه استرس را كاهش ميدهند (فروزنده و همكاران، ١٣٩٦). با توجه به اينكه سالمنداني كه در خانه
سالمندان زندگي ميكنند عموماً ضعيفتراز افرادي هستند كه در خانواده زندگي ميكنند، مراقباني كه در
خانه سالمندان كار ميكنند بايد دانش و مهارت كافي در زمينه سالمندي و همچنين نگرش و علاقه مثبت به
كار خود داشته باشند. كار طاقتفرسا و تماموقت مراقبت از سالمندان، چه مراقبان خانواده باشند و چه
مراقبان رسمي شاغل در خانههاي سالمندان، با هزينههاي مالي و اجتماعي بالايي همراه است (محمودي و
همكاران، ١٣٩٥). لذا، سالمند و مراقب تنها در صورتي ميتوانند از مراقبت ارائهشده خشنود باشند كه اولي
٢٧٧
سال ششم، شماره ٦١ ، پاييز ١٤٠٢
فصلنامه مطالعات روانشناسي و علوم تربيتي
خدمتي را دريافت كند كه به آن نياز دارد و دومي خدمتي را ارائه كند كه بهخوبي ميشناسد. وجود نگاه
مثبت به مراقبت ارائهشده سبب ميشود كه آن خدمت با كارآمدي و مهارت بيشتري ارائه شود و
دريافتكننده مراقبت نيز آن را با اطمينان و آرامش بيشتري بپذيرد (مؤمني، ١٣٩٧).
افراد و كاركناني كه در اين خانههاي سالمندان كار ميكنند متعلق به جامعهاي مظلوم و فراموششده
هستند. به دليل اينكه اين افراد در سختترين شرايط كاري و روحي با تعداد زياد و بالاتر از استاندارد
جهاني كار ميكنند و اينكه عوامل بيروني مانند شرايط بسيار سخت اقتصادي و دستمزد بسيار پايين براي
اين افراد در ازاي انجام سلامت جسمي و رواني و. . . فقدان امنيت شغلي و قراردادهاي كوتاهمدت و عدم
درك مديريت از شرايط و مشكلات سلامت روان اين قشر آسيبپذير را تهديد ميكند و زندگي آنها را
بهشدت تنگ و سلامت روان آنها را در معرض آسيب قرار ميدهد (مؤمني، ١٣٩٧). در اين ميان نميتوان
فراموش كرد كه بسياري از اين افراد زن سرپرست خانوار هستند و مجبورند در نوبتكاريهاي طولاني
فرزندان خود را در خانه تنها بگذارند و از آنها دوري كنند زيرا بايد زندگي خود و خانواده خود را تأمين
كنند. اگرچه وظيفه آنها رفع نيازهاي جسمي، روحي و رواني مراجعين در محيط كار است، اما در زندگي
خود به كمكهاي رواني، عاطفي و مالي نياز دارند و همه اين عوامل باعث استرس روحي و به خطر افتادن
سلامت روان آنها ميشود. بنابراين، اين ايده به وجود آمد كه به اين افراد كمك كنيم تا سلامت روان
خود را بازيابي و بهبود بخشند و به كنترل استرس دروني اين افراد و در نتيجه خانواده، فرزندان و بالاتر از
همه سالمنداني كه با اين افراد در ارتباط هستند كمك كنيم تا گامي روبهجلو برداريم. روشهاي زيادي
براي بهبود سلامت روان و راهكارهاي مقابله با استرس وجود دارد و افراد در زمينههاي مشابهي كار
كردهاند، ولي در اين ميان درمان شناختي رفتاري با توجه به اينكه نسبت به ديگر نمايش كوتاهتر است
(دبليو و همكاران، ١٩٨٠؛ترجمه جعفري، ١٣٩٩) و ارزانتر و كاربرديتر است، براي اين افراد مناسبتر
است و قبلاً در موارد مشابه مانند بيمارستانهاي روانپزشكي و غيرروانپزشكي آزمايش و پاسخدادهشده
است، بنابراين اين درمان آزمايششده است و در افرادي كه با سالمندان در تماس بودند و استفاده از اين
درمان براي دستيابي به هدف پژوهشي مناسب بود تائيد شده است و اميدواريم در پايان پژوهش بتوان از
درمان شناختي رفتاري در سلامت روان و راهكارهاي مقابله با استرس اين افراد استفاده كرد.
براي مقابله با استرس راهحلهاي مختلفي وجود دارد كه به ما ميآموزد چگونه آنها را بهدرستي مديريت
كنيم و در درمان شناختي رفتاري با پيروي و بهكارگيري روشهاي موجود علاوه بر حل مشكلات به
آرامش و پايدارتري دست خواهيم يافت. بر اساس مطالعات انجام شده، درمانهاي زيادي براي كمك به
اين افراد و بهبود سلامت روان و مقابله با استرس وجود دارد و همچنين در محيطهاي مشابه مانند
بيمارستانها، مراكز اورژانس و مراكز مراقبتي مورد استفاده قرار گرفته است. يكي از بهترين، كاربردي و
مؤثرترين روشهاي درماني كه در اين زمينه ميتوان استفاده كرد، درمان شناختي رفتاري است كه در
بهبود سلامت روان و همچنين تغيير نگرش افراد نسبت به زندگي و باز كردن چشم افراد بسيار موفق عمل
٢٧٨
سال ششم، شماره ٦١ ، پاييز ١٤٠٢
اثربخشي درمان شناختي رفتارى بر سلامت روان و راهبردهاي مقابله با استرس
در كاركنان شاغل آسايشگاههاي سالمندان
كرده است. در جنبههاي جديد زندگي و ايجاد حس متفاوت و نگرش بهتر نسبت به اين مسائل و يادگيري
اين مهارتها كمك زيادي به افراد آسيبپذير ميكند (شريعتي و همكاران، ١٤٠١).
١ در بين پژوهشهاي مرتبط با موضوع پژوهش برگ نست
(٢٠٢١) در پژوهش خود نشان دادند درمان
شناختي رفتاري يا درمان مبتني بر ذهن آگاهي سلامت روان و تنظيم هيجان را در ميان مرداني كه مرتكب
٢ خشونت با همسر خود ميشوند بهبود ميبخشد. در پژوهش شورماي و داف
(٢٠٢١) نتايج نشان داد درمان
شناختي رفتاري: راهبردي براي مقابله با اضطراب ناشي از بيماري همهگير ميباشد و اين گزارش به نقش
حياتي پرستاران در هدايت درمان شناختي رفتاري مؤثر براي سلامت روان ميپردازد. در پژوهشي ديگر
٣ اوتو
(٢٠٢١) نشان دادند كه مداخلات شناختي- رفتاري و چند جزئي بر عوامل سلامت جسمي و رواني
٤ مانند رضايت شغلي، فرسودگي شغلي، علائم سلامت روان و شكايات تأثير دارند. يينگ
و همكاران
(٢٠٢١) در پژوهشي نشان دادند درمان شناختي رفتاري در كاهش پريشاني رواني در افراد مسن بدون
اختلالات شناختي كه در خانههاي سالمندان در طول همهگيري -19COVID زندگي ميكردند، مؤثر
بود. بنابراين ميتوان از آن در بهبود سلامت روان اين گروه آسيبپذير در طول همهگيري استفاده كرد.
٥ همچنين موسا
و همكاران (٢٠٢١) نشان دادند كه درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي در بين افراد افسرده
داراي معلوليت در آسايشگاهها مؤثر ميباشد. با توجه به اينكه قطعاً و بدونترديد فردي كه ازنظر جسمي
در طول سالها كاري فرسوده و دردمند است و از نظر مالي شرايط درمان و رسيدگي ندارد و مجبور به
ادامه كار جهت تأمين معاش خود و خانواده خود است و در محيطي پراسترس و شرايط سخت رواني در
تقابل با تعداد معمولاً زياد سالمندان مشغول به كار است از نظر سلامت روان بسيار آسيبديده و در معرض
خطر ميباشد و سعي بر اين است كه با آموزشهاي درمان شناختي رفتاري كه قبلاً در شرايط مشابه
آزمايششده و نتيجه داده است بتوان در پيوستار سلامت رواني اين افراد آسيبديده تغييري به وجود آورد
و با آموزش راهبردهاي مقابله با استرس به اين افراد بتوان به سلامت روان آنها و خانوادههايشان و
همينطور سالمندان ساكن در آسايشگاهها كمك كرد تا بتوان به فوايد ناشي از اين پژوهش افزود. بنابراين
با توجه به مطالب فوق محقق درصد پاسخگويي به اين سؤال است كه آيا درمان شناختى رفتارى ميتواند
بر سلامت روان و راهبردهاى مقابله بر استرس در كاركنان شاغل آسايشگاه سالمندان مؤثر باشد؟
نظرات